امیر یوسفی، نایب رییس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران در مصاحبه با اقتصاد سبز آنلاین اعلام کرد:
«کشاورز باید برای فروش محصولی که تولید میکند، اطمینان خاطر داشته باشد و محصولی را که تولید میکند با قیمت واقعی بفروشد، نه اینکه محصولی تولید کند که دیگران برایش تعیین تکلیف کنند تا به چه قیمت بفروشد.
«کشاورز باید برای فروش محصولی که تولید میکند، اطمینان خاطر داشته باشد و محصولی را که تولید میکند با قیمت واقعی بفروشد، نه اینکه محصولی تولید کند که دیگران برایش تعیین تکلیف کنند تا به چه قیمت بفروشد. وقتی بین عرضه و تقاضا تعادل وجود داشته باشد باعث میشود قیمتها واقعی شود و برای کشاورز هم صرفه اقتصادی ایجاد میشود و این صرفه اقتصادی باعث میشود که تولید تداوم داشته باشد» آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای امیر یوسفی، نایب رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع وابسته اتاق ایران و نایب رییس اتاق گلستان است. با هم ماحصل آن را می خوانیم:
استان گلستان از جایگاه در خوری پیرامون تولید گندم در کشور برخوردار است وضعیت تولید در سال زراعی جاری چگونه بوده است؟
استان گلستان یکی از استانهایی است که بالای یک میلیون تن گندم تولید میکند؛ اما در کشت گندم چند مسأله حایز اهمیت وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد، بههرحال گندم یک محصول استراتژیک است که باید از تولید داخلی آن حمایت شود، اما برای این محصول دولت قیمتهای تضمینی گذاشته است که ما به آن اعتراض داریم، چرا که این قیمتها بر اساس آنچه واقعیت است لحاظ نمیشود و قیمت تضمینی برای محصولی که در سال بعد با توجه به میزان تولید وارد عرصه بازار میشود تعیین میشود، که با توجه به نوسانات موجود در بازار به ضرر کشاورز تمام میشود، درحالیکه قیمتها باید قیمت متعادل باشد تا مورد رضایت کشاورز واقع شود.
قیمت متعادل به نظر جنابعالی چه قیمتی است؟
حداقل قیمتی که باید برای کشاورز تعیین شود 5500 تومان است، ولی عملاً دولت قیمت 4 هزار تومان را برای خرید تضمینی لحاظ کرد که به نظر من قیمت ناعادلانهای است. در استان گلستان هم امسال با توجه به کمبود بارندگیها با وجود سطح زیر کشت مطلوب محصول گندم استان که بالغ بر 380 هزار هکتار است نگرانیهایی برای برداشت در سال آینده وجود دارد و طبیعتاً کشاورزان ما نمیتوانند گندم مدنظر که بالای یک میلیون تن است را تأمین کنند. مسأله بعدی که بسیار حایز اهمیت است کشتهای قراردادی است که به تولید محصولات در داخل کشور کمک میکند؛ همیشه چشم ما به دنبال تأمین این محصولات از خارج از کشور بوده است. بهطور نمونه ذرت شیرین و نخود فرنگی، داخل کشور خودمان موجود است، ولی هر دوی این محصولات از کشورهای اروپایی و آسیای جنوب شرقی تأمین و باعث میشود انگیزه کشاورزان از بین برود، درصورتیکه اینها محصولاتی هستند که برای کشاورز هم میتوانست ایجاد درآمد کند و هم در واحدهای تولیدی ایجاد اشتغال کند و هم از خروج ارز مملکت جلوگیری کند.
این شرایط در حالی رقم میخورد که ما هرساله ارزهای ارزان قیمت را در اختیار تولیدکنندگان میگذاشتیم و این مسأله باعث میشود که هرساله کشاورزان ما دچار ضرر و زیان شده و انگیزه آنها سلب شود. اما شرایط موجود باعث شده تا محصول با قیمت خوبی از کشاورز خریداری شود و کارخانهای که در زمینه فرآوری محصول کار میکند وقتی مطلع شود که محصول را در داخل کشور هم میتواند تولید کند و محصول وارداتی نمیتواند مانعی برای او ایجاد کند، خودبهخود قیمتها متعادل و واقعی میشود و این موضوع باعث شده هم تولید داخل تأمین شود و هم بخشی از محصول به خارج از کشور صادر شود.
در حقیقت این موضوعات باعث افزایش انگیزه برای کشاورزان، اشتغال و ایجاد ارزش افزوده میشود. در شرایط مختلف با توجه به نیازی که در داخل داریم فقط نباید چشم ما به فروش نفت و تزریق ارز به مملکت از آن طریق باشد، ما به لحاظ کشاورزی شرایط خوبی داریم، از نظر آب و هوا در منطقه 4 فصل قرار گرفته ایم و این شرایط اقلیمی امکان خوبی برای ما فراهم کرده است که متأسفانه نتوانستیم از آن استفاده کنیم، در حالیکه سایرین با کمترین امکانات و هزینهها استفاده مطلوبی از ظرفیتهای خود کردهاند بنابراین ما باید انگیزه را در کشاورز بالا ببریم، کشاورز باید برای فروش محصولی که تولید میکند، اطمینان خاطر داشته باشد و محصولی را که تولید میکند با قیمت واقعی بفروشد، نه اینکه محصولی تولید کند که دیگران برایش تعیین تکلیف کنند تا به چه قیمتی بفروشد. وقتی بین عرضه و تقاضا تعادل وجود داشته باشد قیمتها واقعی میشود و برای کشاورز هم صرفه اقتصادی حاصل میشود و این صرفه اقتصادی باعث میشود که تولید تداوم داشته باشد. به نظر من باید همه زیرساختها با نگاه با تمام جوانب ایجاد شود و در اینصورت میتوان بازار صادراتی را به شکلی پایدار به تصویر کشید، صادراتی که تداوم داشته باشد.
امروز دلالها و واسطه گران تعیین کننده قیمتها هستند نه کشاورز و نه بازار، در این مورد چه نظری دارید؟
اگر ما بتوانیم تولید کننده محصول کشاورزی و تولید کننده صنعت را به هم نزدیک کنیم، می توانیم فاصله قیمت تمام شده را هم کاهش میدهیم، اما اگر نتوانیم این حلقهها را به هم متصل کنیم باعث ورود یک سری واسطه میشویم که به سود اندک هم قانع نیستند، اینها همیشه میخواهند به اندازه محصول کشاورز سود ببرند و در این میان مصرف کننده و کشاورز متضرر میشوند و درست است که کشاورز محصول خود را ارزان فروخته، اما مصرف کننده از قیمت ارزان برخوردار نمیشود.
دورنمای صنعت غذا را بهعنوان یک تولید کننده موفق در سال آینده چگونه میبینید؟
با توجه به شرایط اگر دولت نگاه تولید محور بر مبنای توان کشور داشته باشد – بتوانیم از ظرفیتها برای تولید محصولات در کشور استفاده کنیم، میتوان مجموعههای تولیدی را سرپا نگه داشت؛ تا زمانیکه چراغ یک مجموعه خاموش نشده اگردرصدد رفع مشکلاتش تلاش کرده و سرمایه در گردش لازم را تأمین کنیم و بتوانیم موانع را از جلوی پایش برداریم، آن چراغ روشن میماند، ولی زمانیکه چراغ مجموعه خاموش شد، دیگر روشن شدنی نیست.
ما همیشه باید به فکر چاره باشیم و همه مجموعهها را حمایت کنیم تا باقی بمانند. یکی از مشکلات اصلی ما تأمین قطعات ماشینآلات کارخانههاست که اگر این قطعات تأمین شوند قادر هستیم در بازارهای صادراتی خود را نشان دهیم و محصولات قابل اعتماد به بازار عرضه کنیم.
https://edu.gccim.com/blog/1117